آریاآریا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

آریاعسل من

عسل من به مهدکودک رفت اما....

1394/3/16 19:47
نویسنده : مامان
63 بازدید
اشتراک گذاری

سلام  عزیزم.

راستش بعد از چند ماه تاخیر برگشتم تا یه سری به بلاگت بزنم و یک سری مطالبو که هنوز تو ذهنم مونده را قبل از اینکه فراموشم بشه بخاطر گرفتاریهای ذهنی پروژه کتاب اینجا ثبت کنم.

امروز با هم رفتیم مرکز مشاوره تا واسه موضوع جدیدی که به تازگی به رفتارهای ساده و معصومانه ی کودکانه ات داره چنگ میزنه یه راه حلی پیدا کنم قبل از اینکه با ندانم کاریهای ناخودآکاه من و بابات تو رو واسه همیشه تو سیاه چال خاطرات تلخ کودکی گرفتارکنیم.

امیدوارم بتونیم با کمک راهنماییهای خانم دکتر هرچه زودتر کمکت کنیم و تو رو مثل بقیه ی بچه های نرمال با خیال راحت دست مربی مهد بسپارم.دلم میخواد خیلی بیشترازاین باهات وقت بگذرونم و باهم هزارتا جا بریم فارغ از ترس آبروریزی و شیطنتای غیر قابل کنترلت.

چند وقتع خودتو میزنی.با سرت به همه جا میکوبی .به زانوهات مشت میکوی.کف دستتو روی سطح می گذاری و با مشت دیگرت محکم چندین بار روی انگشتات میکوبیواکثراین هیجانات با شادی و لذت و درحالت خنده انجام میدی.

توی اینترنت تحقیق کردم و متوجه شدم یکم علایم بیش فعالی رو داری.

امیدوارم با چند جلسه مشاوره بتونم با تو پارک و مرکز خرید برم بی آنکه از خودت صدا و اداهای باورنکردنی در بیاری.یا اینکه بتونیم راحت مهمونی بریم بی آنکه با بچه ی میزبان درگیربشی.این یک ماهی که مهد بود تقریبا هرروز مربیت ازت شکایت داشت که با بچه ها درگیرشدی و هاشون دادی قهرکردی و از مربی خواستی بذاره از مهد بری بیرون یا به من زنگ بزنه که بیام مهد.

حالا باید منتظرباشم تا مشاور چی بهمون بگه و اینکه ببرمت مهد دیگه ای یانه؟اصلا مشکل از کجا شروع شده؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آریاعسل من می باشد